اسکیس
سلام.
امروز رفتم سر جلسه، صبح ساعت 5:40 از اتوبوس پیاده شدیم و توی ترمینال فلافل خوردیم. با مترو رفتیم تا ایستگاه دروازه دولت و به لطف حظور گوشی سامان با چند دقیقه پیاده روی رسیدیم در دانشگاه خوارزمی. اول رفتم سر کلاس دیدم همه بچه ها با امکانات و تجهبزات و ... خلاصه یه جوری بود. به یاد حرف الهام شروع کردم به نوشتن ده خاطره خوبم، بعد برگه ها را آوردن... موضوع اسکیس طراعی گنبد نما(جایی که از دور بتوانم گنبد تاریخی و مذهبی را دید) روبه روی حرم حضرت معصومه بود. ایده هام را توی برگه کشیدم. خبیلی خوب در اومد. بعد که بردم تو مقوای اشتنباق کمی ترسیدم. نمیدونم چرا!؟ خلاصه تا آخرین لحظه سر برگه بودگ. اما آوخر سر کار خوبی از آب در اومد. یه چیزی که خیلی تعادلم را به هم ریخت سایز مقوا بود. دو برابر A3 بود. و مقیاس پلانها و برش و نما را 1/50 خواستن. من همش روی A3 تمرین داشتم. ازمون خواستن که توی برگ اول پلانها، ایده ها و ریز فضاها و توی برگ دوم برش و نما و برگ آخر هم پرسپکتیو داخلی بکشیم.
طهر امدیم خیابان سعدی و توی مسافرخانه اتاق گرفتیم، طهر هم ساندویچ خوردیم. الان هم سامان خوابیده و بلند بشو هم نیست. فعلا همین...